شعر ودل نوشته های تنهایی

 ۱)

در من شناورند دردهایی که

به هیچ زبان ولهجه ایی

یارای گفتنش را ندارم

 زبانم را به لبانم میدوزم

وعقلم را از این قفس تنگ ونفرت زا رها میکنم

بر خودم پیله میکنم

پروانه ایی میشوم بدونِ ذره ایی شوق پریدن

و در انزوایی متروک میمیرم

۲)

حرفهایم خیس به دنبال تو

در خیابانهای خالی از هرکس

ملول و شب زده

د رچنگال باران

دری بری ونامربوط میشوند

۳)

میخواهم بگذرم از تمام خطهایی

که تو قرمزش ومیخوانی و

من خطِ میانه ی

هر بهانه

۴)

من بدهکار به زندگی  به دنیا

آمدم

نیامدم

آمدم

نیامدم

باور نمیکنم

نیامده باشم

آمدم

نیامدم؟

۵)

با من بخوان

هر داستانی را که از بری

وهر روایتی را که د رآن حکایتِ جنون دارد وداغ

با من بخوان

هر ترانه که از بری

وهر شاعرانه ایی که د رآن جنون دارد وداغ

با من بخوان

داغِ داغ مجنونِ مجنون

تا همه ی شهر باور کنند

که تو ...........

۶)

در پیچ وتابِ اندامت بودم

که حواسم از زندگی پرت شد

ودر خودم سقوط کردم


خسته ام از این زندان که نامش زندگیست...

پس قشنگی های دنیا دست کیست؟؟

زندگی پژمردن یک برگ نیست...

بوسه ای در کوچه های مرگ نیست...

زندگی یعنی ترحم داشتن...

با شقایق ها تفاهم داشتن...


عاشقانه

عکس عاشقانه تنهایی