خدایاحال هر چه به آسمان می نگرم
ستارهای نمی یابم
او از این آسمان رفته است
بدانم به کدامین اسمانت رفته است
خوب می دانم وخوب می دانم
که دیگر بر نمی گردد
این را زمانی فهمیدم که می رفت
این را از رفتنش احساس کردم
ولی ای کاش برای یک بار
برای آخرین باربه آسمان بر می گشت
هرچند کوتاه
ای کاش می آمد ومی درخشید
برای لحظه ای
زندگی رویش یک حادثه نیست
زندگی رهگذر تجربه هاست
تکه ابر راست به پهنای غروب
اسمانیست به زیبایی
زندگی چو گل نسترن است
باید از چشمه جان آبش داد
زندگی مال ماست
خوب بد بودن آن عملی از من ماست
پس بیا تا بفشانیم همه بزر خوبی صفا
وبگوییم به دوست
هیچ فکر نمی کردم
به جرم عاشقی این گونه مجازات شوم
دیگر کسی به سراغم نخواهد آمد
قلبم شتابان می زند
شمارش معکوس برای انفجار در سینه ام
ومن تنهای خود را در اغوش می کشمتنها ماندم